دوتا فنچ داشتم یکشون ی دوهفته ای بود حسابی باد کرده بود منم کلی خوشحال بودم ک چقدر تپل شده ولی هیــــع
انگار فنچ نر حامله شده بود! جدی میگم دوتاشون نر بودن
دیروز غیبش زده بود توی قفس رو هرچی دیدم نبود فکنم رفته بوده تو لونه چون
رفتم بینم این بیچاره ها آب دارن یا ن ک دیدم اونی ک تپل بود مثل مداد باریک شده
انگار تخم کرده شیکمش خالی شده
دعا کنید بچه هام سالم باشن الان حس آلکاپن رو دارم تو فیلم پدرخوانده
نمیدونم فرزندخونده هام چندقلوند
ایریلیق اولسا گنه جمله جمالون سورم
سنه من قارداش دیمیشم ایری کسه دوس دمرم
قلب بیماریمه مینلرجه طبیب اولسا اگر
زهر ورسن ایچرم اوزگه دواسین یمرم
ولی باید همه درست رفتار کنن محبت ی سره(ی طرفه) مایه درد سره
بازگشتی ای بهار آرزو ولی چ سود؟
باغ هستیم با خزان نیستی درگیر بود
آخی دلم برا خودم تنگ شد!
شایدم تمام دنیا ب اندازه دلم برایم تنگ شد!!!
یبار ی بنده خدایی ک عادت داره ب ما نیش بزنه تو جمع گفت از اون آدمایی نیست ک پشت وبلاگشون قایم بشه
راستش عزیزی ولی این اسمش دنیای مجازی ولی از اون دنیای بیرون واقعی تره
کسی نقاب نداره
حرفا حرف دله
کسی اشکش رو پاک نمیکنه
همه سکوتشون رو فریاد میزنن اینجا
اینجا وبلاگه
راستش درد داره برای کسی نفر اول باشی ولی بدون هیچ جرمی فقط بخاطر اومدن کس دیگه ای بشی نفر دوم
واقعا نمیدونید چقدر فرق هست بین نفر اول و دوم...
ی توصیه هیچ وقت بخاطر دلخوشی کسی دل خدا رو ناخوشنود نکنید از خودتون حتی اگه مهمترین کستون باشه یادتون باشه همه چیز دست خداست من اینو فهمیدم لطف کنید کاری نکنید ک شما هم بفهمید
غمگینم همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده و به این فکر میکند که چگونه بمیرد ؟ گرسنه و آزاد یا سیر و اسیر …
